loading...
Latina
Ali بازدید : 87 1394/01/01 نظرات (0)

دسته: مدیریت

حجم فایل: 638 کیلوبایت

تعداد صفحه: 22

کاربرد هزینه­یابی فعالیت­محور در زنجیره­ی تامین

مانوئل شولز، استفان سیورینگ، کریستین ایورینگ

1. مقدمه

در میانه­ی جریانات اندک تولیدی در اوائل دهه 90، برنامه­های بهینه­سازی به اجرا درآمد که عموما بر فرآیندهای مختص میان شرکتی تمرکز داشت (Jones et al.، 1997). در کنار تمرکز بر رقابت­های مرکزی، یکی از دلایل اصلی این رویکرد کاستن از مشارکت شرکت­ها در تولید، با برون­سپاری امور تا مرز 70 درصد بود (McCarthy and Anagnostou، 2004). چنین افزایشی در برون­سپاری عملکردها، فشار تقاضای زیادی را بر فعالیت­های مشارکتی در زنجیره­ی تامین وارد ساخت. از این رو ضروری است مواد و جریان اطلاعات درون­شرکتی را برای برآورده کردن تقاضای بازار (به طور مثال واکنش انعطاف­پذیر، در حوزه­ی عملکردهای تولید، نوسانات تقاضا یا ارائه خدمات جدید) همسو نمود. بنابر این می­توان مشارکت را به عنوان روشی برای اطمینان یافتن از ترکیب بهره­ور و موثر رقابت­های متعدد مختص به شرکت­ها در نسبت با اهداف گوناگون (در حوزه­ی اطلاعات، اقدامات، تصمیمات و اهداف) تعریف نمود (Simatupang et al.، 2002). در راستای این تعریف، مباحث مرتبط با زنجیره­ی تامین پای به عرصه نهادند (Van der Vaart and van Donk، 2008).

هزینه­های مجموع پایین در موارد متعدد به عنوان هدف عملیاتی عمومی برای مدیریت زنجیره­ی تامین در نظر گرفته می­شود که در آن ابزارهای مدیریت هزینه به عنوان امور اصلی مدنظر قرار دارند (Mouritsen et al.، 2001; Israelsen and Jørgensen، 2011). از این ابزارها به عنوان معیاری بی­طرفانه برای ارزیابی سودآوری استراتژیک یا اقدام عملیاتی استفاده می­شود. چنین اطلاعاتی اغلب در سطح میان­سازمانی در دسترس بوده و توسط ابزارهای محاسبه­ی هزینه­های میان­شرکتی قابل ایجاد هستند (Askarany and Yazdifar، 2011). مشارکت زنجیره­ی تامین در پی ابزار محاسباتی درون­شرکتی برای اطمینان از مشارکت کارآمد و موثر در زنجیره­ی ارزش است (LaLonde and Pohlen، 1996). این امر به استراتژی کاملا نوینی در زنجیره­ی تامین در کنار بهینه­سازی فرآیندهای خاص می­انجامد (Seuring، 2009). مدیران باید قادر باشند به نحو موثر نتایج هزینه­ای هر زنجیره­ی تامین یا فرآیند پیکربندی دوباره را ارزیابی کنند، لذا شرکت­ها به ابزارهای حسابداری قیمت­تمام­شده درون­شرکتی نیاز دارند (Seuring، 2002a; Cooper and Slagmulder، 2004). این ابزارها باید شرکت­ها را به ارزیابی هزینه­ها بر مبنای مجموعه­ی از پیش معینِ استاندارهای اصلی حسابداری قیمت­تمام­شده قادر سازند تا عینی و عقلانی بودن تصمیمات تضمین شود (LaLonde and Pohlen، 1996). تنها یک ارزیابی جزئی و دقیق در همه­ی سطوح زنجیره­ی تامین می­تواند توزیع هزینه­ها و منافع را میان اجزای زنجیره، برای پیکربندی بهینه­ی شبکه­ی زنجیره­ی تامین ممکن سازد.

خرید

مطالب مرتبط

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 6184
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 130
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 273
  • آی پی دیروز : 81
  • بازدید امروز : 1,945
  • باردید دیروز : 147
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 2,456
  • بازدید ماه : 5,044
  • بازدید سال : 29,139
  • بازدید کلی : 654,386